کتابی که در دست شماست. دوست دارد شما را با بخش دیگری از بایدهای زندگی مشترک آشنا کند. این بایدها را نباید دست کم گرفت. هر کدامشان به تنهایی پایه ای هستند برای زندگی شما. از این پایه ها غافل نشوید.
بادهایی می وزد در دریا که می شود از آنها ترسید، می شود در قایق نشست و بی خیال، احساسشان کرد، اما می شود بادبان قایق را بالا کشید تا زودتر به ساحل رسید. بادها وقتی که سرگردانند، اهل آشوب اند. بادبان مدارا را بالا بکش، تا بادها گرفتار تو بشوند، نه تو گرفتار بادها. تا وقتی بادبان مدارا بالاست، بادی که از سوی عیب های همسفرت می وزد، توان لرزاندن قایقت را ندارد. خیالت آسوده! بادبان مدارا را که بالا کشیدی، بساط سخن را در قایق مهربانی پهن کن و از نشاندن لبخند شادی روی لب همسفرت غافل نشو.
کتاب حاضر از هفت گام تشکیل شده است:
- گام اول: بساط سخن (از گفتگوی قاعده مند، غافل نشویم)
- گام دوم: یک قدم تا بهشت (فضای خانه را شاد نگه داریم)
- گام سوم: به زلالی چشمه (از نظافت و آراستگی خود و خانه، غافل نشویم)
- گام چهارم: از اول... (عذرخواهی را عار ندانیم و پذیرش عذر را فراموش نکنیم)
- گام پنجم: آفرین بر نظر پاک خطاپوش (از خطا چشم بپوشیم و گذشت کنیم)
- گام ششم: راز گوارایی زندگی (با مدارا و رفق زندگی را شیرین کنیم)
- گام هفتم: وقت طلاست؟ (برای استفاده بهینه از عمر برنامه ریزی داشته باشیم)
«بادبان مدارا» به همراه خود ضمیمه ای ادبی هم دارد. «زیباییِ چشمان تو، به خاطرِ رنگ سیاهش نیست» نام ضمیمۀ ادبی این کتاب است. حال و هوایی که ضمیمۀ ادبی در وجودتان ایجاد می کند، سرمایۀ خوبی برای عمل کردن به مطالبی است که در این کتاب می خوانید.