توصیف اولیۀ مصاحبۀ انگیزشی توسط ر. میلر در 1983 به واسطۀ تجربۀ او در درمان مصرفکنندگان مشروبات الکلی مطرح شد. اصول اساسی و روششناسی مصاحبۀ انگیزشی از طریق تجربۀ بالینی و پژوهشهای تجربی در موقعیتهای گوناگون بکار رفته و مورد ارزیابی قرار گرفته و براساس یافتههای تجربی، اثربخشی آن به اثبات رسیده است. از زمانی که اولین کتابهای مصاحبۀ انگیزشی در مورد تغییر رفتار چاپ شده است تاکنون تعریف این رویکرد تغییر یافته است. در آخرین تعریف مصاحبۀ انگیزشی (2009) آمده است: «این رویکرد روشی مشارکتی و مراجعمحور برای فراخوانی و تقویت انگیزۀ تغییر است.» این کتاب شامل مثالهای واقعی از موقعیتهای بالینی، تعاملات روزمره و کلاسهای آموزشی است که نشان میدهد چطور بالینگران میتوانند هر جلسه را با استفاده از خردهمهارتها، سؤالات باز پاسخ ، تأکیدکردن، گوشکردن انعکاسی و خلاصهسازی مدیریت کنند. نویسندۀ کتاب به عنوان روانشناس بالینی ، آموزش اولیه در حیطه مصاحبۀ انگیزشی را زیر نظر میلر و رولنیک در 1993 به پایان رسانده است. علاقۀ اولیۀ وی در کار با نوجوانان پرخاشگر بود و این علاقه در کار با زندانها، بیمارستانهای ایالتی و بیمارستانهای سرپایی بیشتر شد. وی در کار خود با جمعیتهای درمانی گوناگونی ازجمله معتادان و بیماران مزمن روانی سروکار دارد و مداخلات وی اخیراً بر پیشگیری از بیماریها و درمان سوءمصرفکنندگان پرخطر متمرکز بوده است.
0 نظر