رویکردهای شناختی نوین، آسیبشناسی روانی را فراتر از شناختهای سطحی و افکار خودآیند بررسی کرده و به ریشههای عمیقتر شناختی یا همان طرحوارههای شناختی و باورهای بنیادین میپردازند. اگر درمانگری بخواهد از تسکین علایم حاد بیماری روانی پا را فراتر بگذارد باید به عملکرد فرد پیش از آغاز اختلال و پس از فروکشی مرحلۀ حاد توجه کند. یافتههای پژوهشی نشان میدهد طرحوارههای شناختی نقش مهمی در ایجاد و تداوم اختلالهای روانشناختی و نیز در عود یا بازگشت دورههای بعدی اختلال بازی میکنند.
0 نظر