نویسنده ی کتاب پیش رو با شرح موضوعات مرتبط با یک رابطه نظیر: انتخاب هدف، ضعف قدرت، دوست داشتن و دوست داشته شدن، برخوردها، شریک وفادار و شریک آزادی طلب و… به بررسی جنبه های روانشناسی ارتباط و نمایش اهمیت برخورداری از مهارت عشق و مدیریت رابطه می پردازد.

گزیده ای از کتاب
خطایی که همیشه و در هر موقعیتی ما را وسوسه می کند و تخیل آن را به ذهن راه می دهیم این است که، کاستی ها و کمبودها را خاص و مربوط به شریک زندگی خود می دانیم و یا دستکم، نقائص زندگی ما، نتیجه ی عملکرد اوست. گوئی ملکه ی ذهن ما شده که تنها جنبه های رنجش آور و ناامیدکننده ی یک فرد خاص را ببینیم و بر همین سبک و سیاق هم این طور نتیجه می گیریم که بدشانسی خاصی آورده ایم. ما گرفتار عشق کسی شده ایم که در ظاهر دوست داشتنی است به خصوص در اوائل آشنائی اما هم اکنون خود را شدیدا آزاردهنده و ناقص نشان می دهد. لعنت بر این شانس!