نویسنده کتاب شناخت و تربیت در پیشگفتار این اثر اشاره میکند: تعلیم و تربیت برای شکل دادن به بنیادهای نظری خود همواره از علم و فلسفه بهره بـرده اسـت. برخــی از علــومی کــه در تــدوین مبــانی تربیــت از آنهــا اســتفاده مــیشــود عبــارتنــد از: زیستشناسی، روانشناسی و جامعهشناسی. این حوزههای علمی به متخصصـان تعلـیم و تربیـت کمک میکند تا برای تعلیموتربیت مبانی علمی فراهم کننـد و براسـاس آن بـرای کـارگزاران تربیتی تجویزهای عملی ارائه کنند. همچنین، فلسفه منبع دیگری برای متخصصـان تربیـت بـوده است تا به پرسشهای بنیادین درباره انسان و امکانات، شرایط، محدودیتها و الزامات او پاسخ دهند. اما اکنون شاهد ظهور قلمرو بـینرشـتهای جدیـدی بـا عنـوان علـوم شـناختی هسـتیم کـه رشتههای مختلف را به همدیگر پیوند داده است. به نظر مـیرسـد ایـن قلمـرو بـینرشـتهای کـه بهدنبال فهم ماهیت و کارکرد ذهن و مغز است نتایج بسیار زیـادی بـرای تعلـیم وتربیـت داشـته باشد. ازاینرو، مطالعۀ حاضر که با حمایت ستاد توسعۀ علوم و فنارویهای شناختی انجام یافتـه است، به تدوین مبانی و اصول تربیت براساس آموزههای علوم شناختی پرداخته است.
0 نظر