مفاهیم بنیادین در روان کاوی کلاسیک
کد شناسه :3720
مفاهیم بنیادین در روان کاوی کلاسیک
موجود نیست

کتاب حاضر بر روان کاوی به مثابه نظریه ای در باب ماهیت بشر و عملکرد شخصیت معطوف است نه شکلی از درمان -هرچند بعضی بحث ها به تلویحات نظریه برای درمان می پردازند. چالش پیش روی کتابی از این دست , مربوط به طرق شناسایی و گزینش مفاهیم بنیادین روان تحلیلی کلاسیک دستخوش اصطلاحات زیادی شده است و بسیارری از آن ها با ظهور مکاتب جدید همراه بوده اند. برای مثال در طول این سال ها شاهد کتب و نوشتجاتی در باب زوال و مفهوم پردازی مجدد عقده ادیپ ؛ نامربوط بودن مفهوم بنیادی سرکوب برای بیماران امروزی ....؛ صورت بندی مجدد دفاع و فرایندهای ناهشیار ...؛ و سودمندی درمانی محدود آگاهی و بینش بوده ایم.
بنابراین باید این سوال را مطرح کرد : چگونه میتوان ایده های بنیادین روان تحلیلی را با وجود چنین مکاتبی که هر کدام مفاهیم , ایده ها و صورت بندی های بنیادین مطمح نظرند : 1) شواهد کدامند؟ 2) نظر به انتقادات  مفهومی و شواهد موجود, این مفهوم یا صورت بندی باید باقی مانده یا کنار رود ؟ 3) اگر باقی بماند , چگونه باید با توجه به شواهد و انتقادات جرح و تعدیل شود؟ ارزیابی مفاهیم بنیادین و صورت بندی های روان تحلیلی و همچنین جایگزین ها و صورت بندی های جدیدی که ب خود می بینند باید امکان قضاوت نسبتا مناسب درباره وضعیت آنها و در واقع در باب آینده روان کاوی را فراهم آورد.  

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر