روانشناسی فراموشی (آسیب شناسی روانی در زندگی روزمره)
کد شناسه :3893
روانشناسی فراموشی (آسیب شناسی روانی در زندگی روزمره)

انسان به سختی می‌تواند آنچه را دستاورد بدیع شخص خود می‌پندارد، متعلق به دیگری بداند. من نتوانستم گفتگوی دو سال پیش و هم چنین عقیدة دوستم را، در آن دوران، به یاد بیاورم. قطعاً یکی از ما اشتباه می‌کرد؛ و طبق اصل Cui prodest این شخص، من بودم. در واقع هفتة بعد دقیقاً به‌خاطر آوردم که صحبت‌های دوستم راست بوده است و حتی جواب خود را به یاد آوردم، من پاسخ داده بودم: «هنوز به این مسئله نرسیده‌ام و نمی‌خواهم دربارة آن بحث کنم». از آن روز تاکنون وقتی می‌بینم در مقالات پزشکی یکی از اندیشه‌ها یا نظریاتی را که می‌توان به من نسبت داد، بدون ذکر نام من، توسط نویسندة مقاله، بیان شده است، کمتر ناراحت می‌شوم.

سرزنش همسر، دوستیِ به‌نفرت گرائیده، اشتباه در تشخیص، حذف رقبا، به خود نسبت دادن نظریات و عقاید دیگران: تصادفی نیست که در بین مثال‌هایی که بدون منظوری خاص جمع‌آوری کرده‌ایم همواره مجبوریم برای یافتن توضیح به انگیزه‌ها و مطالب غالباً ناخوشایند رجعت دهیم. به عقیدة من تمام کسانی که مایلند انگیزة یکی از موارد فراموشی‌شان را بیابند سرانجام ناگزیر به توضیحاتی از این قبیل می‌رسند، یعنی توضیحاتی که به همین اندازه آزار دهنده‌اند. به‌نظر من، گرایش به فراموش کردن آنچه رنج‌آور و ناخوشایند است، گرایشی همگانی است اگر چه قوة فراموشی در افراد متفاوت به‌نظر می‌رسد.  

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر