این کتاب را به این امید نوشتیم که بعضی از تجربههای خود را در آموزش هوش هیجانی به کودکان، به شیوهای کارآمد و برانگیزاننده که بهآسانی در بیشتر کلاسهای درس قابل اجرا باشد با شما در میان گذاریم. هردوی ما به این موضوع بسیار مشتاقیم و اعتقاد داریم که نخستین گام در آموزش هر کودک این است که احساس اطمینان، امنیت و آسایش در او ایجاد شود. ما سه سال پیش، یکدیگر را دیدیم، زمانی که هلن به کشور بحرین مهاجرت کرده بود. بلافاصله، با پیدا کردن زمینهی مشترک در بسیاری از مسائل آموزشی کار خود را در زمینهی چند طرح آموزشی از جمله کتاب حاضر شروع کردیم. خوشبختیم که توانستیم در چند همایش بینالمللی شرکت کنیم تا اینکه بعضی افکار و اندیشههای موجود در این کتاب را ارائه دهیم. بین ما، صمیمیتی عمیق به وجود آمد و با اینکه در حال حاضر در کشورهای مختلفی زندگی میکنیم، از طریق اینترنت، تماسهای تلفنی و در صورت لزوم، ملاقاتهای حضوری داریم. در این کتاب، سازوکارهای مختلفی را مورد بررسی قرار خواهیم داد تا شما معلمان یا مربیان تربیتی، بتوانید از آنها برای کمک به کودکان استفاده کنید تا آنها هوش هیجانی خود را افزایش دهند. این ابزارها، کاربردی، کامل و آزموده شده است. قسمتی را بهمنظور تأمل یا تعمق معلم اضافه کردیم تا هر وقت ممکن باشد کاربردها و نتایج مورد بحث قرار گیرد و روشن شود. فصل اول اصطلاح هوش هیجانی (EQ) و تاریخچهی آن را مورد بررسی قرار میدهد. در مقدمه این واقعیت که چگونه مهارتهای هوش هیجانی خود را به عنوان یک معلم رشد و توسعه دهید، پیگیری میشود. معلمی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار است تمام تجارب آموزشی و یادگیری را در اختیار دارد. چنین معلمانی میتوانند روی زندگی کودکان تحت آموزش خود تأثیر مثبت زیادی داشته باشند. بخش بعدی به ایجاد محیط مثبت یادگیری مربوط میشود، که بدون آن همه تلاشها بیثمر خواهد بود. اگر کودکان احساس اطمینان و امنیت نکنند و علاقهای به کارهایی که انجام میدهند نداشته باشند در یادگیری آنها اثر منفی خواهد داشت. بخشهای بعدی کتاب به ابزارها و راهبردهایی اختصاص یافته است که معلمان برای افزایش هوش هیجانی کودکان میتوانند از آنها استفاده کنند. پس از مطالعهی سه فصل اول کتاب، ممکن است غرق در مطالعهی سایر فصلها گردید تا اینکه اندیشههایی را استنباط کنید، نیازی نیست که کتاب را بهطور سلسلهوار که فراتر از آن فصلهاست مطالعه کنید. رهنمودهای آشکار و فعالیتهای برانگیزانندهی ارائهشده میتوانند این کتاب را پربار یا غنی سازند و کمک کنند تا تجربهی یادگیری باارزشتر شود. یک بخش از کتاب، مبانی نظری هوش هیجانی را دنبال میکند که فعالیتهای ارائهشده را به چارچوب اجزاء یا مولفههای هوش هیجانی گلمن (۱۹۹۵) مرتبط میکنیم. در سراسر کتاب از ضمایر او، خود یا خودش برای ساده کردن بیان استفاده کردهایم، اما منظور ما هم کودکان پسر و هم کودکان دختر است. تمامی فعالیتهایی را که پیشنهاد دادهایم برای پسران و دختران مناسب است، و نیز پذیرفتهایم که اصطلاح EQ را برای هوش هیجانی به کار ببریم اگرچه اصطلاح EI نیز مترادف با هوش هیجانی است.
0 نظر